جشن تولد 1سالگی
خدا رو شکر که بعد ازیک غیبت طولانی ،فرصت شد که باز هم واست بنویسم ،شیرینی زندگی من.توی این مدت سخت درگیر تدارک تولد شما و بیماریت و بی قراری دندونت و.... بودم.خدارو شکر دندونت تشریف آورد.و باز خدا رو شکر که سومین تولد 1 سالگیت هم به خوبی و خوشی برگذار شد .خیلی ناقلایی مامانی 3تا تولد ::::: از همه اونایی که واسه تولدت زحمت کشیدن تشکر می کنم: از بابایی که واست سنگ تموم گذاشت و توی این هفته حسابی واست وقت گذاشت و خرج کرد. از مامان جون که مثل همیشه از جونش مایه گذاشت و تا دقایق آخر در خدمت شما بودن و تا آخر شب مشغول جابجایی .از خاله جون که با نی نی تو شکمش حسابی خسته شد و ما رو شرمنده خودش کرد.از زندایی جون ،خانم عباسی و خاله...